شَرُّ اَلْأَوْطَانِ مَا لَمْ یَأْمَنْ فِیهِ اَلْقُطَّانُ
حدیث : 5712 • صفحه : 410 دانلود تصویر | دانلود پی ان جی
ترجمه کلمه به کلمه :
- شَرُّ : بدترینِ ، بدیِ
- اَلْأَوْطَانِ : وطنها ، سرزمینها
- مَا : آنجایی که ، چیزی که
- لَمْ یَأْمَنْ : ایمن نباشد ، در امان نباشد
- فِیهِ : در آن
- اَلْقُطَّانُ : ساکنان ، اهل آن
اهمیت امنیت : معیار حقیقی برتری سرزمینها
حدیث شریف «شَرُّ اَلْأَوْطَانِ مَا لَمْ یَأْمَنْ فِیهِ اَلْقُطَّانُ» معیار بسیار دقیقی برای ارزشگذاری یک سرزمین ارائه میدهد که فراتر از وسعت جغرافیایی ، منابع طبیعی یا شکوه ساختمانی است . این روایت به وضوح اعلام میدارد که بدترینِ وطنها ، سرزمینی است که مردمش در آن ایمن نباشند .
تقدم امنیت بر جغرافیا و اقتصاد :
این کلام نورانی ، امنیت را به عنوان عنصر حیاتی و شرط لازم برای تعریف یک «وطن خوب» معرفی میکند . اگرچه یک سرزمین ممکن است از نظر منابع ، ثروتمند و از نظر آب و هوا دلپذیر باشد ، اما هنگامی که سایه ترس ، ناامنی قضایی ، یا ناامنی اجتماعی بر زندگی مردم سایه افکند ، آن مکان ، ماهیت حقیقی خود را به عنوان یک پناهگاه از دست میدهد . بر این اساس ، امنیتی که شامل آسایش جان ، مال ، آبرو … شهروندان باشد ، از هر عامل مادی دیگری مهمتر است .
هویت سلبشدهی وطن :
واژه «وطن» در لغت به معنای محل سکونت و آرامش است . اگر این محل سکونت ، آرامش را از ساکنان خود سلب کند و به جای مأمن ، به منبع تهدید تبدیل شود ، در حقیقت هویت و کارکرد اصلی خود را از دست داده است . بدترین بودنِ این وطن نه به دلیل کمبود ، بلکه به دلیل سلب اساسیترین حق انسانی ، یعنی حق حیاتِ ایمن ، است .
مسئولیت حاکمیت و جامعه :
این حدیث یک شاخص مهم برای حاکمان و دستاندرکاران جامعه نیز محسوب میشود . ایجاد امنیت ، اولین و حیاتیترین وظیفهی هر نظام سیاسی است . توسعه پایدار ، پیشرفت اقتصادی و تعالی فرهنگی ، همگی بر بستر امنیت پایدار و احساس امنیت عمومی شکل میگیرند . وقتی مردم نگران امنیت خود ، یا در معرض ظلم و بیعدالتی باشند ، انگیزه برای سازندگی و مشارکت اجتماعی از بین میرود
شهروندانِ نگهبانِ وطن :
گرچه روایت شریف ، امنیت را حق اساسی ساکنان میداند ، اما این بدان معنا نیست که وظیفه شهروندان صرفاً دریافت امنیت است . در دیدگاه عمیقتر ، وطن فراتر از یک سرپناه ، به مثابه “مادری است پیر و دلسوز” ؛ جایی که هویت ، ریشه و هستی فرد از آن نشأت میگیرد . بنابراین ، وظیفه متقابل هر شهروند این است که صرفاً در پی “در امان بودن” در وطن نباشد ، بلکه خود به نیرویی برای “در امان نگه داشتن” آن تبدیل شود .
مقابله با تهدیدات و عوامل ناامنی ، نه فقط وظیفه نهادهای رسمی ، بلکه مسئولیتی است همگانی ، شهروندان در برابر دشمنانی که کیان سرزمین را هدف گرفتهاند ، منافقینی که امنیت داخلی را تضعیف میکنند ، و وطنفروشانی که مصالح ملی را فدای اغراض شخصی یا خارجی میسازند ، وظیفه هوشیاری ، مشارکت و دفاع مشروع دارند . حفظ وطن به معنای حفظ امنیت ، استقلال ، و عدالت اجتماعی آن است و این امر جز با آگاهی ، وفاداری و تلاش مشترک ساکنانش میسر نمیگردد .

دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.